گفته بودم دیوانه ام !

گفته بودم دوست داشتنم واقعی ست

یادت هست ؟

گفته بودم حرف که می زنی خواستنی ام می شوی

با دستانت که حرفی را برایم توضیح میدهی دیوانه ات می شوم

عمیق که نگاهم می کنی سُرخ می شوم

لُکنت می گیرم

بچه نیستم ولی دلم خیلی کوچکتر از این حرفهاست

دیده ای زنی را که احساسِ جنون کند با ندیدنت ؟

دیده ای زنی که گوشش هیچ صدایی نشنود جُز صدای تو ؟

هیچ نگوید جُز برای تو ؟

گفته بودم دور که هستی کم دارم !

آواره ام !

دربه درم !

می شوم مجنون و تو آن لیلی باش یکبار !

نگران نباش

من یک دیوانۀ ساکتم

عاشقم

من خیلــــــــــــــــی آرامم

بیا

تحملم سر پُر شده است

بتکان تنهاییم را

نوازشم کن

به سراغم بیا

زنی اینجا دیوانۀ بودنت شده

آمدنت را نزدیک کن . . .


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 23 آذر 1394
او بر همه چیز اگاه است

خداوند دو بار تکرار کرده تا ته دلمون قرص باشه...!

با هر سختی، آسانی است.


ن : دوست خدا
ت : شنبه 14 شهريور 1394
در جستو جوی خدا...!
   

با هر قدمی که در راه رسیدن به خدا برمیداریم ،

خدا یکصد قدم به ما نزدیک تر میشود ..

از این روست هنگامی که فکر میکنیم در جستجوی خدا هستیم ،

در حقیقت این خداست که در جستجوی ماست ...

"جی پی واسوانی"

 


ن : دوست خدا
ت : شنبه 14 شهريور 1394
دخترمومنه

 

تصویر ویژه حجاب و عفاف


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 7 تير 1394
سکوت؟

 


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 7 تير 1394
ارزش من...

 

دوستم گفت دیوونه ای چادر میپوشی تو که حجابت خوب بود .. حالا واسه چی چادر پوشیدی؟

گفتم کی رو تا حالا دیدی رو پیکان 48 چادر بکشه؟

همه روی ماشینای اخرین سیستم چادر میکشن روی وسایل با ارزش پارچه میزارن اونوقت یعنی ارزش من کمتر از ایناست ؟!!


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 7 تير 1394
یه دختر خوب باید....

 





2.



3.



4.



5.



6.

7.

8.

9.

 

10.

mosbatha.ir


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 7 تير 1394
مطالب جالب رمضان

ماه صیام، ماه خداوند ذوالعطی است / ماه وفور فیض و کرامات کبریاست

ماه صعود روح به اوج فضیلت است / ماه نزول مائده رحمت خداست . .

.

.

.

 

باز آى و دل تنـگ مرا مونس جان بـاش / وین سوخته را محـرم اســرار نهان بـاش

زان باده که در میکده عشق فروشند / ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش . . .

.

.

.

سفره ی ذکر تو بر سجاده ی نماز باز شد

گویی به خدا بوی عطر علی همه جا رنگ گرفت . . .

.

.

.

 

بـاز هـوای سحرم آرزوست / خلوت و مـژگان تـرم آرزوست

شکوه ی غربت نبرم این زمـان / دست تو و روی تو ام آرزوست  . . .

.

.

.

 

امام صادق علیه السلام فرمود:

خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنى و فقیر) مساوى گردند . . .

 .

.

.

 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است . . .


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 1 تير 1394
سخنی با خدا

خدایا
تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم !
تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم !
تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم !
تو را گرم دیدم و سردترین لحظه ها به سراغت آمدم !
تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی ؟؟!!
.
.
عازم یک سفرم ، سفری دور به جایی نزدیک
سفری از خود من تا به خودم
مدتی هست نگاهم به تماشای خداست و امیدم به خداوندی اوست …
.
.
چه تلاش بی فایده ای ؟!؟!؟!
خودش رو از قرصهای آرامبخش پر کرده بود اونکه قلبش رو از یاد خدا خالی کرده بود …
.
.
خدای من !
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی …
میان این دو گمم !
هم خود را و هم تو را آزار میدهم …
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی …
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ” !
خدایا هیچ وقت رهایم نکن !

 


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 1 تير 1394
خدا

چشم بگردان و ببین زین هستی
چه میماند برایت جز خدا ، یاد خدا ، ذکر خدا …
.
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ؛ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺭﻓﺘﻦ !
ﺩﺳﺖ ﭘﺮ آمده ام …
ﺩﺳﺘﯽ پر ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ، ﭼﺸﻤﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﯿﺪ !
.
.
از بار گنه شد تن مسکینم پست
یا رب چه شود اگر مرا گیری دست ؟
گر در عملم آنچه تو را شاید نیست
اندر کرمت آنچه مرا باید هست
.
.
گفتم خدایا همنشینم باش …
گفت من مونس کسانی هستم که مرا یاد کنند !
گفتم چه آسان به دست می آیی ؟؟!!
گفت پس آسان از دستم نده !


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 1 تير 1394
گلچین سخنان حضرت محمد(ص)

بدترين دروغ‌ها گمان بد به مردم بردن است. حضرت محمد (ص)

از نفرین مظلوم بپرهیز زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق را از حق دار دریغ نمیدارد . حضرت محمد (ص)

هر گاه ديدى كه مؤمن خاموش و با وقار است به او نزديك شو زيرا كه او كلمات حكمت آميز گويد.حضرت محمد (ص)

هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

از رحمت الهی دور باد آن کسی که ثروتمندی را به علت مال و سرمایه اش تکریم و احترام نماید. حضرت محمد (ص)

ميان شما زمامداران بدى ميباشد پس هر كس گفتار آنان را تصديق كند و آنان را در ستم ‏هايشان همكارى و كمك نمايد از امت من نخواهد بود آن كس و من هم پيغمبر او نيستم و روز قيامت در حوض بر من وارد نخواهد شد. حضرت محمد (ص)

كسى كه چشم دوزد به آنچه از دنيا در دست مردم است اندوهش به درازا كشد و آنچه را خداوند برايش روزى ساخته بد شمارد و زندگى بر او ناگوار گردد. حضرت محمد (ص)

زينهار كه منازعه با مردم نكنيد كه كرامت را مي‌برد و مروّت را برطرف مي‌كند. حضرت محمد (ص)

كسي كه از خدا طلب خير مي‌كند حيران نمي‌شود و كسي كه در كارها با مردم مشورت مي‌كند پشيمان نمي‌شود. حضرت محمد (ص)

هر كس از شما در خوردن قسم جدیتر است به جهنم نزدیكتر است . حضرت محمد (ص)

بهترین كارها در پیش خدا نگهداری زبان است . حضرت محمد (ص)

آنكه در فرو بردن خشم از دیگران بیشتر است ، از همه كس دور اندیشتر است . حضرت محمد (ص)

برترین عبادت ها انتظار فرج است. حضرت محمد (ص)

نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

هیچ مونی حق ندارد خود را ذلیل و پست نماید. حضرت محمد (ص)

اهل بهشت بر چیزی از مالهای دنیا پشیمان نمیشوند ( حسرت نمیخورند ) مگر بر آن ساعتی که در دنیا بر آنان گذشت و به یاد خدا نبودند. حضرت محمد (ص)

در سه چیز براى امّت خود احساس خطر مى کنم: گمراهى، بعد از آن که هدایت و معرفت پیدا کرده باشند. گمراهى ها و لغزش هاى به وجود آمده از فتنه ها. مشتهیات شکم، و آرزوهاى نفسانى و شهوت پرستى. حضرت محمد (ص)

هر كس زبانش را نگهدارد خداوند بديهاى او را ميپوشاند و هر كس خشم خود را فرو برد خداوند از عذابش او را نگهدارد و هر كس از خدا پوزش طلب كند خدا هم از او ميپذيرد. حضرت محمد (ص)

بدترین افراد کسى است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن کسى خواهد بود که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد. حضرت محمد (ص)

دنیا زندان مومن و بهشت کافران است و مرگ پلی است که مومنان را به بهشت می رساند و کافران را به دوزخ . حضرت محمد (ص)


 


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 31 خرداد 1394
احادیث پیامبر

- أَحَبُّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ أَنْفَعُهُمْ لِعِبَادِه‏ .


از جمله بندگان آن كس پيش خدا محبوبتر است كه براي بندگان سودمندتر است .

تحف العقول ص 49 - نهج الفصاحه ص 169 ، ح 86


32- أحثوا التراب في وجوه المداحين .


بر چهره ستايشگران ، خاك بيفشانيد .

نهج الفصاحه ص 170 ، ح 91


33- أَحْزَمُ النَّاسِ أَكْظَمُهُمْ لِلْغَيْظ


آنكه در فرو بردن خشم از ديگران بيشتر است ، از همه كس دور انديشتر است .

من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 396 - امالی(صدوق) ص 21


34- اختبروا الناس بأخدانهم ، فإن الرجل يخادن من يعجبه


مردم را از معاشرانشان بشناسيد ، زيرا كند هم جنس با هم جنس پرواز .

نهج الفصاحه ص 173 ، ح 106


35- اخوف ما أخاف علي امتي الهوي و طول الامل .


بر امت خويش بيش از هر چيز از هوس و آرزوي دراز بيم دارم .

خصال ص 51


36-  ادْعُوا اللَّهَ وَ أَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالْإِجَابَةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَجِيبُ دُعَاءً مِنْ قَلْبِ غَافِلٍ لَاهٍ.


خدا را بخوانيد و به اجابت دعاي خود يقين داشته باشيد و بدانيد كه خداوند دعارا از قلب غافل بي خبر نمي پذيرد .

بحارالانوار(ط-بیروت) ج 90 ، ص 321



ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 31 خرداد 1394
شوخی های پیامیر(ص)

پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) شوخي مي كرد ولي به جز سخن حق چيزي نمي گفت.(1)

*

زيد بن اسلم مي گويد: زني با پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلم) در مورد شوهرش سخن گفت، پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: هماني كه در چشمش سفيدي است گفت نه در چشمش سفيدي نيست، پس از آن براي شوهرش گفته پيامبر را نقل كرد شوهرش گفت مگر نمي بيني سفيدي چشم من بيشتر از سياهي آن است.(2)

*

پيرزني از انصار به پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) عرض مي كند از خداوند براي من بهشت را طلب كن. حضرت فرمودند: پيرزن داخل بهشت نمي شود. پيرزن اندوهگين شد. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) خنديدند و فرمودند: مگر نشنيده اي قول خداوند را در مورد بهشتيان كه ما آنان را به ابداع آفريده ايم  و دوشيزگان داشته ايم.[يعني زنان بهشتي به صورت جوان و دوشيزه وارد بهشت مي شوند](3)

*

پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به پيرزني از قبيله اشجع فرمود: اي اشجعيه! پيرزن داخل بهشت نمي شود. بلال او را ديد كه گريه مي كند به پيامبر مطلب را عرض كرد پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود سياه نيز داخل نمي شود هر دو نشستند و مشغول گريه شدند عباس آنان را ديد و به پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) مطلب را عرض كرد. حضرت فرمود: پيرمرد نيز داخل نمي شود، سپس حضرت آنان را فراخواند و آنان را دلداري داد و فرمود: خداوند آنان را به بهترين شكل در روز قيامت مي آورد و داخل بهشت مي شوند به صورت جوان نوراني و فرمود اهل بهشت جوانان بدون مو و سرمه كشيده اند.(4)

*

جد خالد قسري زني را بوسيد، زن به پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) شكايت كرد، حضرت او را احضار كردند، او به كار خود اعتراف كرد و گفت اگر او هم مي خواهد قصاص كند و مرا ببوسد من آماده ام، پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) و اصحاب آن حضرت تبسم نمودند و فرمودند ديگر اين كار را نكن. گفت نه، به خدا قسم ديگر نمي كنم. پيامبر از او گذشتند.(5)

*

امام صادق عليه السلام از اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) پيرزن بي دنداني را ديدند و به او فرمودند پيرزن بي دندان داخل بهشت نمي شود. پيرزن گريه كرد. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند چرا گريه مي كني؟ گفت من دندان ندارم پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) خنديدند و فرمودند با اين حالت داخل بهشت نمي شوي.(6)


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 31 خرداد 1394
شعر

 اس ام اس مذهبی, متن تسلیت وفات امام خمینی  

می فروشی گفت: کالایم می است
رونق بازار من ساز و نی است
من خمینی دوست دارم چون که او
هم خم است و هم می است و هم نی است


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 31 خرداد 1394
عمر عموم ما کم است

شخصی وارد روستایی شد، دید همه قبرها جلوی درِ خانه‏هاست وسن ‏مرده‏ها كم است؛ یكی شش ماه، یكی یك سال، یكی سه سال،یكی ده روز. ‏از شخصی پرسید: جریان چیست؟ در جواب گفت: ما اینجامرده‏ها را جلوی ‏خانه دفن می‏كنیم كه هر روز وقتی از خانه بیرون می‏آییم، به یاد مرگ و آخرت ‏بیافتیم و از خدا بترسیم و در روز، حواسمان جمع باشد و كارهایمان را میزان ‏كنیم و این كه می‏بینی عمرها كم است، علتش این است كه ما عمر را از روزی ‏حساب می‏كنیم كه شخص بیدار شود و خودش را بشناسد .(و دست از گناه و ‏معصیت بكشد).


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
سوره بقره ایات185-183

یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون.(183) ایاما معدودات فمن کان منکم مریضا او على سفر فعدة من ایام اخر ........

 ترجمه آیات :اى کسانى که ایمان آورده‏اید روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید با تقوا شوید.....

 


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
ای کاش فلانی را به دوستی نمی گرفتم

یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (۲۸)
(سوره مبارکه فرقان)
بدون شک عامل سازنده شخصیت انسان- بعد از اراده و خواست و تصمیم او- امور مختلفی است که از اهم آن‌ها همنشین و دوست و معاشر است، چرا که انسان خواه و ناخواه تأثیر پذیر است، و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش می گیرد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

«کسی که خداوند خیر عظیمی برایش بخواهد، رفیق و دوستی شایسته و صالح نصیبش می‌کند، تا اگر حقایق الهی و حلال و حرام و خواسته‌های حق را فراموش کند، به یادش آورد و اگر به آن‌ها توجه نماید، او را برای به اجر گزاردنش یاری می‌دهد.»

 


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
سوال ابوذر از پیامبر

ابو ذر گوید: روزى بر رسول اکرم وارد شدم که تنها در مسجد نشسته بود، من از تنهایى حضرت استفاده کردم.

فرمود:ابا ذر! براى مسجد تحیّت است. گفتم چگونه است؟ فرمود: دو رکعت نماز.

بعد رو به من کرد.

من عرض کردم: یا رسول الله مرا به نماز میخوانى، نماز چیست؟

فرمود: نماز بهترین چیز است هر که خواهد بسیار و هر که خواهد کم بخواند.

گفتم: یا رسول الله! چه عملى نزد خداوند عزّ و جل از همه محبوب تر است؟

فرمود ایمان به خدا و جهاد در راه او.

گفتم: ایمان کدام شخص کامل تر است؟

فرمود: هر که اخلاقش بهتر است.

گفتم: کدام مؤمن برتر است؟

فرمود: آن که مسلمین از دست و زبانش در امان باشند......


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
مطالب جالب درباره ایه 18 سوره کهف

(  وَتَحسَبُهُمْ أَيقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمالِ وَكَلبُهُم باسِطٌ ذِرَاعَيهِ بالْوَصِيدِ لَواطَّلَعْتَ عَلَيْهِم لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرارًا وَلَمُلِئتَ مِنْهُمْ رُعْبًا "ترجمه این آیه چنین است :
" و آنها را بیدار می پنداشتی ، در حالی که آنان خواب بودند و ما آنان را به راست و چپ می گرداندیم و سگ ِ ( نگهبان ) آنها دستانش را بر دهانه غار نهاده بود . اگر به آنها نگاه می کردی ، پشت کرده و از آنان می گریختی و ترس سر تا پای وجودت را فرا می گرفت. ")) از عجایب این آیه این است که اگر به شخصی سگی حمله ور شود و این آیه خوانده شود آن سگ از او دور میشود  


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
عکس

 


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
نشسته ایم و گفته ایم:خداکند که بیایی
تعداد بازديد : 598  
تاريخ :

چه انتظار عجیبی!

تو بین منتظران هم، عزیز من چه غریبی!

عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت

چه بی خیال نشستیم ،نه کوششی نه وفایی،

فقط نشسته ایم و گفتیم : خداکند که بیایی! 

 


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
فرض کن..

 فرض كن حضرت مهدي به تو ظاهر گردد

ظاهرت هست چناني كه خجالت نكشي؟

باطنت هست پسنديده ي صاحب نظري؟

خانه ات لايق او هست كه مهمان گردد؟

لقمه ات در خور او هست كه نزدش ببري؟

پول بي شبهه و سالم زهمه داراييت

داري آنقدر كه يك هديه برايش بخري؟

حاضري گوشي همراه تو را چك بكند؟

با چنين شرط كه در حافظه دستي نبري

واقفي بر عمل خويش تو بيش از دگران

مي توان گفت تو را شيعه ي اثني عشري؟

 


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
زندانی

   یوسف از جرم زلیخا چند سالی حبس رفت 

 

مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است....

 

اللهم عجل لولیک الفرج


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
شعر


ن : دوست خدا
ت : شنبه 30 خرداد 1394
عشق خدا در اطراف ما در حال گردش است ...


هم چون هوایی که تنفس میکنیم ،
عشق خدا هم در اطراف ما در حال گردش است ...

با لمس هر آنچه روی زمین است ،
خدا را احساس میکنم ...

در زیبایی دانه های برف که آرام بر زمین فرود می آید ،
می توان عمق خلاقیت دستان خدا را دید ...

پیش از هر چیز بر دانش خدا اعتماد کن ،
تا عظیم ترین ثروت جهان یعنی "خوشبختی" را به دست آوری ...

پروردگار سوگند به حمایت از ما خورده ،
پس در هر درد و رنج "پـنـاهـگـاهِ" ماست ...




با تشکر از دوستِ خوبم، نسیم آرامش


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 25 خرداد 1394
خدایا مراببخش

خدایا مرا ببخش
به خاطر تمام لحظه هایی که تو با من بودی و من فکر می کردم تنها هستم
به خاطر تمام ثانیه هایی که منتظرم می ماندی و من نمی آمدم ؛ مرا ببخش
به خاطر تمام روزهایی که تو برای من بهترین ها را خواستی و من برای رسیدن به بدترین ها ناامیدت کردم
به خاطر تمام درهایی که کوبیدم و هیچ کدام در خانه ی تو نبود ؛ مرا ببخش
به خاطر تمام لحظه هایی که ماهی قلب من خلاف جریان مسیر تو حرکت می کرد و پرنده ی روح من پرواز نمی کرد و در آسمان رسیدن به تو گم نمی شد
مرا ببخش ؛ به خاطر تمام گله هایم مرا ببخش ...

خدایا مرا ببخش - عطر خدا www.atrekhoda.com

ن : دوست خدا
ت : شنبه 23 خرداد 1394
تمام آنچه که برگردن توست می بخشم - حدیث قدسی

ای فرزند آدم
هر زمان که مرا بخوانی
و به من امید داشته باشی
تمام آنچه که بر گردن توست می بخشم

و اگر به وسعت زمین همراه با گناه به پیش من آیی ،
من به وسعت زمین همراه با مغفرت به نزد تو می آیم

مادامی که شرک نورزی
و اگر مرتکب گناه شوی بنحوی که گناهانت به مرز آسمان برسد
سپس استغفار کنی ،
تو را خواهم بخشید ...

حدیث قدسی 20 - عطرخدا www.atrekhoda.com

میخوام ببینم بالاتر از این مگه هست چیزی ؟؟؟
میخوام ببینم دوست داشتنی تر از این خدا مگه هست خدایی ؟؟؟
دیگه چی میخوایم مگه ما ؟؟!! وقتی خدا داره به بنده خودش میگه اگه به وسعت زمین تا آسمان هم گناه داری، اگه استغفار کنی می بخشمت...
مگه رو دستِ این مهربانی و بخشش، بخششی وجود داره ؟؟؟؟

پس منتظر چی هستیم ؟!
مگه ما همه مون توی زندگی گناهانی نداریم که دست و دل مارو برای بندگی بستن؟ برای زندگی زیبا ....
برای شاد بودن و لذت بردن از زندگی ...
همه ما گناهانی داریم که سد راهمون شدن. و خود ما بهتر از هرکس دیگه ای باخبریم از این اتفاق
تعارف که نداریم با خودمون! داریم؟!

کافیه فقط یه لحظه، فقط یک لحظه به این فکر کنیم که چه خدای بزرگ و مهربون و بخشنده ای داریم
کافیه فقط یک لحظه فکر کنیم که اون خدا، با چه ذوق و اشتیاقی منتظر بازگشت بنده شه
منتظر اینه که دوباره برگرده به سمتش و با تمام وجود و از ته دلش اسمشو صدا بزنه
تا اونوقت دنیا رو گلستان کنه براش. تا اونوقت تمام موجودات و تمام این هستی رو در اختیار هدفش قرار بده
و اون بنده رو جزء خوبان خودش قرار بده. جزء همونایی که از تاریکی به نور هدایت شدن و بدیهاشون تبدیل به خیر و نیکی شده

پس بیشتر از این منتظر نذاریم خودمون و خدای خودمونو ...
بیاین توبه کنیم. از هرچی که خدامون رو از ما گرفته. از هرچی که مارو از خدامون گرفته


***

دوستان عطرخدایی، این یک مقدمه ای بود برای پست بعدی. برای برنامه ای که در پیش داریم. برای اتفاق خوبی که قراره با کمک خدا و ما عطرخدایی ها بیفته.
از امروز 25 بهمن ، تا 5 اسفند، میخوایم اسمشو بذاریم "دهه توبه"
این 10 روز بیشتر مراقب خودمون باشیم و به گناهامون فکر کنیم. به بدی هایی که در حق دیگران کردیم. به تمام این حسهای منفی که جلوی راهمونو گرفتن و نمیذارن خوب زندگی کنیم...
توی این 10 روز بیشتر به بدیهامون فکر کنیم و دنبال راه حلی برای اصلاحشون باشیم...
و مطمئن باشیم اگه از ته دل بخوایم و قصد داشته باشیم که از راه اشتباه برگردیم و برگردیم به سمت خدا، خدا هم خودش خلاصه توی یکی از این 10 روز، توبه رو هدیه میده بهمون. بالاخره هرچیزی که مانع راه ما میشده، مانع میشده که نزدیک باشیم با خدا و عاشقانه احساسش کنیم، بالاخره اونارو کنار میزنه خدا...

دلم میخواد من و تمام عطرخدایی ها، روزهای فوق العاده ای در انتظارمون باشه. فکرشو کنید ...

توضیحات در همین حد کافیه بنظرم ... فقط خواستم بدونید که خبرهای خوبی در راهه
خودتونو برای یه بازگشت همیشگی و مطمئن آماده کنید با عطرخدا پیش به سمت خدا

این 10 روز سعی میکنیم هر روز مطالبی درباره توبه و بازگشت داشته باشیم. شعر، متن، عکس، داستان کوتاه...
اگر هم شما مطلبی در این باره دارید حتما بفرستید

زندگیتون سرشار از عشق الهی سرشار از آرامش سرشار از عطرخدا

ن : دوست خدا
ت : شنبه 23 خرداد 1394
درجستجوی خدا
كوله ‌پشتی‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد.
رفت‌ كه‌ دنبال‌ خدا بگردد و گفت: تا كوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت.
نهالی‌ رنجور و كوچك‌ كنار راه‌ ایستاده‌ بود، مسافر با خنده‌ای‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ كنار جاده‌ بودن‌ و نرفتن؛
درخت‌ زیر لب‌ گفت: ولی‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ كه‌ بروی‌ و بی‌رهاورد برگردی. كاش‌ می‌دانستی‌ آنچه‌ در جست‌وجوی‌ آنی، همین‌جاست...

مسافر رفت‌ و گفت: یك‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ می‌داند! پاهایش‌ در گِل‌ است، او هیچ‌گاه‌ لذت‌ جست‌وجو را نخواهد یافت.
و نشنید كه‌ درخت‌ گفت: اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز كرده‌ام‌ و سفرم‌ را كسی‌ نخواهد دید؛ جز آن‌ كه‌ باید.

 

 داستان کوتاه درخت و مسافر    www.atrekhoda.com

 

مسافر رفت‌ و كوله‌اش‌ سنگین‌ بود...
هزار سال‌ گذشت، هزار سالِ‌ پر خم‌ و پیچ، هزار سالِ‌ بالا و پست.
مسافر بازگشت رنجور و ناامید. خدا را نیافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ كرده‌ بود...
به‌ ابتدای‌ جاده‌ رسید. جاده‌ای‌ كه‌ روزی‌ از آن‌ آغاز كرده‌ بود. درختی‌ هزار ساله، بالا بلند و سبز كنار جاده‌ بود.
زیر سایه‌اش‌ نشست‌ تا لختی‌ بیاساید.

مسافر درخت‌ را به‌ یاد نیاورد. اما درخت‌ او را می‌شناخت.
درخت‌ گفت: سلام‌ مسافر، در كوله‌ات‌ چه‌ داری، مرا هم‌ میهمان‌ كن.
مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، كوله‌ام‌ خالی‌ است‌ و هیچ‌ چیز ندارم.
درخت‌ گفت: چه‌ خوب، وقتی‌ هیچ‌ چیز نداری، همه‌ چیز داری. اما آن‌ روز كه‌ می‌رفتی، در كوله‌ات‌ همه‌ چیز داشتی، غرور كمترینش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت.
حالا در كوله‌ات‌ جا برای‌ خدا هست و قدری‌ از حقیقت‌ را در كوله‌ مسافر ریخت...

دست‌های‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هایش‌ از حیرت‌ درخشید و گفت: هزار سال‌ رفتم‌ و پیدا نكردم‌ و تو نرفته‌، این‌ همه‌ یافتی!
درخت‌ گفت: زیرا تو در جاده‌ رفتی‌ و من‌ در خودم ، و پیمودن‌ خود ، دشوارتر از پیمودن‌ جاده‌هاست ...

ن : دوست خدا
ت : شنبه 23 خرداد 1394
چرا انصاف نمیدهی-حدیث قدسی

ای فرزند آدم
چرا انصاف نمی دهی!
من بوسیله  نعمتهای خود ، محبوب تو می شوم
و تو بوسیله گناهان در نزد من مبغوض می شوی
خیر و رحمت من به سوی تو نازل می گردد
و شرّت به سوی من بالا می آید
و پیوسته فرشته ای بزرگوار
در هر شب و روز
برایم عمل قبیحت را گزارش می دهد ...

ای فرزند آدم
اگر وصف خود را از دیگری بشنوی
و حال آنکه ندانی مورد نظر ، خودت می باشی
هر آینه نسبت به چنین فردی خشمگین خواهی شد ...


ن : دوست خدا
ت : شنبه 23 خرداد 1394
مرابخوان که من آمرزنده مهربانم_حدیث قدسی

ای فرزند آدم
با من انصاف نداشتی! زیرا تو را بوجود آوردم در حالیکه قبل از آن چیزی نبودی
و تو را بشری با خلقت معتدل قرار دادم (و نقصی در آفرینش تو نیست)
تو را از عصاره ای از گِل آفریدم، سپس تو را نطفه ای در جایگاه استواری (رَحِم) قرار دادم
سپس نطفه را خون بسته، و خون بسته را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان و سپس بر استخوانها گوشت پوشاندم
پس از آن خلقتی دیگر انشاء نمودم ...

ای فرزند آدم آیا کسی جز من توانایی اینکار را دارد؟!

سپس سنگینی تو را در (شکم) مادرت سبک و آسان نمودم
تا بواسطه تو به ستوه نیاید و آزار نبیند
سپس به معده و روده ها الهام کردم که وسعت یابد ، و به اعضا که از هم جدا گردید
پس معده و روده ها پس از تنگی، وسعت یافت و اعضا پس از آمیختگی از هم جدا گردید
سپس به فرشته موکل به رَحِمها وحی کردم که تو را از شکم مادرت خارج سازد
و بوسیله پری از بال خویش تو را از شکم مادر رها کرد ؛

بعد از آن توجه به تو نمودم و دیدم که مخلوق ضعیف و ناتوانی هستی،
در سینه مادرت پستانی مخصوص (تغذیه) تو قرار دادم
تا در تابستان شیر خنکی و در زمستان شیر گرمی بیاورد
و آن شیر «گوارا» را از میان پوست و گوشت و خون و رگها خارج نمودم (تا غذای تو باشد)
سپس در قلب مادر تو «رحمت» و در قلب پدرت «مهربانی» نسبت به تو تربیت نموده
و غذای تو را فراهم می کنند و تا تو را نخوابانند خود به خواب نمی روند.

ای فرزند آدم
این کارها را که نسبت به تو انجام دادم نه به خاطر آن بود که شایسته آن بودی
یا با انجام این کار نیازی از من برطرف می شد! (بلکه من بی نیازم و حکمت من اقتضای انجام این کارها را داشت)

ای فرزند آدم زمانی که دندان تو برآمد و قدرت قطع و بریدن پیدا نمود ،
به تو میوه تابستان و میوه زمستان را در وقت مخصوصش، روزی کردم
(اما همانطوری که گفتم با وجود این همه نعمتها، انصاف را نسبت به من رعایت نکردی)
وقتی شناختی که من پروردگار تو هستم نافرمانی مرا کردی
(با این وجود) اکنون که نافرمانی مرا نمودی، مرا بخوان زیرا من (به تو) نزدیکم
و تو را اجابت می کنم، مرا بخوان که من آمرزنده مهربانم ...


ن : دوست خدا
ت : شنبه 23 خرداد 1394
سکوتِ خدا . . .

گاهي خدا آن قدر صدايت را دوست دارد ،

که سکوت ميکند ؛

تا تو بارها بگويي :

خداي من


ن : دوست خدا
ت : شنبه 23 خرداد 1394
خدا راه را می گشاید


تونل ها راست ميگويند ؛ راه است ، حتي از دلِ سنگ!

" آنجا كه راه نيست ، خداوند راه را مي گشايد... "

 


ن : دوست خدا
ت : شنبه 23 خرداد 1394
دعا
دعا
 


خداوند هیچکس را جز به اندازه ی تواناییش تکلیف نمیکند ،

(انسان) هر کار (نیکی) را انجام دهد، برای خود انجام داده ؛
و هر کار (بدی) کند، به زیان خود کرده است .

(مومنان میگویند:) "پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، مارا مؤاخذه مکن .
پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده ،
آنچنان که (به خاطر گناه و طغیان) بر کسانی که پیش از ما بودند قرار دادی .
پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداریم، بر ما مقدر مدار ؛
و آثار گناه را از ما بشوی ؛
ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده .
تو مولا و سرپرست مایی ،
پس ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان ."

"آیه ی 286 سوره ی بقره"


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 28 ارديبهشت 1394
خدا برای بنده اش کافی است
   
 
توکل بر خدایت کن ،
کفایت میکند حتما ...
 
اگر خالص شوی با او ،
صدایت میکند حتما ...
 
اگر بیهوده رنجیدی ،
از این دنیای بی رحمی ؛
 
به درگاهش قناعت کن ،
عنایت میکند حتما ...
 
دلت درمانده میمیرد ،
اگر غافل شوی از او ؛
 
به هر وقتی صدایش کن ،
حمایت میکند حتما ...
 
خطا گر میروی گاهی ،
به خلوت توبه کن با او ؛
 
گناهت ساده میبخشد ،
رهایت میکند حتما ...
 
به لطفش شک نکن گاهی ،
اگر دنیا حقیرت کرد ؛
 
تو رسم بندگی آموز ،
حمایت میکند حتما ...
 
اگر غمگین اگر شادی ،
خدایی را پرستش کن ؛
 
که هر دم بهترینها را ،
عطایت میکند حتما ...
 
 
----------------------------------------------
سلام..
متاسفانه نمیدونم شاعر این شعر زیبا چه کسی هستن..
اگه کسی میدونه، لطف کنه و بگه که اسم شاعر رو هم ذکر کنم..
با تشکر.
 
بازم شرمندم بابت دیر آپ کردن..

ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 28 ارديبهشت 1394
بدون شرح =شمار4

http://www.axgig.com/images/16635758495175564234.jpg


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 27 ارديبهشت 1394
بدون شرح =شمار3
افسران - مهم ترین عمل گناه نکردن است .تقوا یعنی گناه نکردن

ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 27 ارديبهشت 1394
بدون شرح=شماره2

http://www.axgig.com/images/06750747951931211154.jpg


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 27 ارديبهشت 1394
بدون شرح=شماره1

http://www.axgig.com/images/61491945280703596546.jpg


ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 27 ارديبهشت 1394
گفتگو با خــــــدا

در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو میکنم
خدا پرسید : پس تو می خواهی با من گفتگو کنی ؟
من در پاسخ گفتم :  اگر وقت دارید
خدا گفت : وقـت من بینهایت اسـت
پرسیدم : چه چیز بشر تو را سخت متعجب می سازد ؟
خدا پاسخ داد : کودکیشان
اینکه آنها از کودکیشان خسته می شوند و عجله دارند که بزرگ شوند و دوباره پس از مدتها آرزو می کنند باز کودک شوند
اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند و پولشان را از دست می دهند تا سلامتی از دست رفته را باز جویند
اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال خویش را فراموش می کنند

بنابراین نه در حال زندگی می کنند نه در آینده


روی پـــــرده کعــبه
 
این آیه حک شده اســت:
 
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ
 
و مـــن . . .
 
هنــــوز و تا همیشــه
 
به همین یک آیــه دلخــوشــــم:
 
 
” بندگانم را آگاه کن که من بخشندهی مهــــربانم !

 

 

ن : دوست خدا
ت : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
مرد صیاد ودخترش

 


مرد صیادی سه دختر داشت و هر روز یکی از آنها رو با خودش به کنار رودخانه میبرد تا در صید بهش کمک کنند و شب هنگام با سبدی پر از ماهی برمیگشت .


در حالی که در یکی از روزها صیاد با دخترانش غذا میخورد . بهشون گفت : ماهی تنها زمانی در تور صیاد میوفته که از ذکر خدا غافل بشه !

یکی از دختران گفت : آیا بجز انسان کسی به ذکر و تسبیح خداوند میپردازه ؟


صیاد : همانا همه مخلوقات خداوند به ذکر خداوند میپردازه ، و به این امر ایمان دارند که او خالق آنهاست .

دختر از حرف پدرش تعجب کرد و گفت : ولی ما صدای تسبیح اونا رو نمیشنویم ؟!

پدر تبسمی کرد و گفت : هر کدام از مخلوقات خداوند زبانی دارند که بوسیله آن بتونند با هم جنسشون ارتباط برقرار کنند و با همان نیز به ذکر خداوند میپردازند. 
و خداوند بر همه چیز قادر و تواناست .

فردا هنگامی که نوبت لیلی شد تا با پدرش به رودخانه بره ، تصمیم گرفت کار خاصی انجام بده 

پدر به کنار رودخانه رسید ،و شروع به صید کرد، در حالیکه دعا میکرد خداوند به اونها روزی بده .. و هر بار ماهی بزرگی میگرفت دختر کوچکش لیلی ماهی رو به آب بر میگردوند !!

نزدیک غروب بود ، و پدرش قصد بازگشت به خونه رو داشت . به سبد نگاهی کرد و دید خالیه ! در حالیکه بشدت تعجب کرده بود گفت :
ماهی ها کجاست - لیلی - چیکارشون کردی ؟

ليلى: اونارو به رودخونه برگردوندم .
پدر : چطور اینکارو کردی ، تو که دیدی چقدر برای بدست آوردنشون زحمت کشیدیم !؟

ليلى: پدر دیروز شنیدم که میگفتی : " ماهی تنها زمانی در تور صیاد میوفته که از ذکر خدا غافل بشه ! " 

منم دوست نداشتم چیزی که خدا رو ذکر نمیکنه وارد خانه مان بشه 

صیاد در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود گفت : آری دخترم تو راست میگی .

و با سبد خالی به منزل برگشت!!؟

در اون روز امیر شهر در حال بازرسی احوال مردم بود ، زمانیکه به در خانه صیاد رسید احساس تشنگی کرد ، درب منزل رو زد ، و ازشون خواست قدری آب بهش بدهند ..

خواهر لیلی آب رو به امیر داد ، امیر از آب نوشید ، خدا رو شکر کرد، سپس کیسه ای پر از سکه بهشون داد و گفت : 

دخترم این هدیه ای از طرف من به شماست ..

و امیر به راهش ادامه داد .. خواهر لیلی در رو بست ، و داشت از خوشحالی پرواز میکرد، 

مادر گفت:خداوند نعمتی بهتر از ماهی ها به ما ارزانی داشت!

ولیکن لیلی گریه میکرد ، و در این شادی با اونا همراه نشد . پس همگی تعجب کردند ، پدرش گفت :چه چیزی باعث شده گریه کنی -؟

ليلى: پدر جان این مخلوق خداوند انسان به ما نگاهی انداخت - در حالیکه از ما راضی بود - پس بدانچه او به ما عطا کرد خشنود و راضی گشتیم ، حال بدین فکر کن اگر خالق این انسان به ما نظر کند در حالیکه از ما راضیست ... |؟ 

پدر از صحبت دخترش بیش از دینارهای بدست آمده خوشحال شد و گفت : 

بی شک حمد سو ستایش از آن خداست که در منزل من شخصی را قرار داد تا ما را به یاد فضل و بزرگی او بیاندازد            

 



ن : دوست خدا
ت : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
تولد دیگر

داشتم سریال تولدی دیگر رو از شبکه تماشا میدیدم 

چقدر دلم می خواست منم می تونستم مثل فروغ همه چیز رو جبران کنم 

کاش می تونستم قیافه ام رو هم تغییر بدم 

چقدر سخته آدم از گذشته ی خودش شرمنده باشه از خودش شرمنده باشه

خدایا چه طوری جبران کنم این گذشته ی پر از گناه رو ...


ن : دوست خدا
ت : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
خدایا ممنون

سلام 

این روزا همچنان حالم خوبه دارم بهترم میشم 

با اصرار خودم قرار شده یه روز در میان روزه بگیرم 

دیروز روزه بودم زیاد اذیت نشدم 

حس خوبی دارم 


ن : دوست خدا
ت : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
حلالم کن
با دلت بازی کردم ...

می دانم روزی با دلم بازی خواهد شد ...

حلالم کن ...

کاش هیچ گاه متولد نشده بودم ...

خدایا بازم منو ببخش ...

شرمنده ام ...


ن : دوست خدا
ت : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
خاطره حجت‌الاسلام قرائتی از پاسخ یک شیعه به شبهه وهابی
 

 


 


آن ﻭﻫﺎﺑﯽ که ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺷﯿﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨد؛ ﯾﮏ ﻗﻠﻢ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﻤﻪ، ﺁﯼ ﺷﯿﻌﻪ‌ﻫﺎ


ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﻢ ﺭﻭ ‌ﻣﯿ‌‌‌‌ﻨﺪﺍﺯﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﯿﺪ ۴ ﺗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ،


ﺍﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻗﻠﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ؛ ﻧﺪﺍﺩ!


ﺍﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ؛ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ؛ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ؛ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ؛ ﻗﻠﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ؛ ﻧﺪﺍﺩ!

ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﯾﮏ ﻗﻠﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻥ ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﻣﯿ‌‌‌ﺸﯿﺪ؟


ﺍﯾﻨﺎ ﻣﺮﺩﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﻧﺪﺍﺭﻥ، ﯾﮏ ﻗﻠﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺩﻥ.


ﺷﯿﻌﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ ﺧﺐ ﻗﻠﻢ ﺭﻭ ﺣﺎﻻ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ، ﺍﯾﻦ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﻢ ﻗﻠﻢ ﺭﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺯﻣﯿﻦ و گفت:


ﯾﺎلا، ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻗﻠﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺪﻩ! و اتفاقی نیفتاد.


شیعه هم رو کرد به وهابی و گفت: ﺩﯾﺪﯼ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺩ، پس با منطق شما ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﺮﺩﻩ!


ﻣﮕﻪ ﻫﺮﮐﺲ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﮐﺮ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻪ؟


 

 


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 21 ارديبهشت 1394
حجاب
     

 


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 21 ارديبهشت 1394
نزدیک
       

 


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 21 ارديبهشت 1394
دعا برای خوشبختی جوون ها
       

 


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 21 ارديبهشت 1394
بندگی
       

 


ن : دوست خدا
ت : دو شنبه 21 ارديبهشت 1394
خدا
 

ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 20 ارديبهشت 1394
محبت

ن : دوست خدا
ت : یک شنبه 20 ارديبهشت 1394

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد


محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.