چشم بگردان و ببین زین هستی
چه میماند برایت جز خدا ، یاد خدا ، ذکر خدا …
.
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ؛ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺭﻓﺘﻦ !
ﺩﺳﺖ ﭘﺮ آمده ام …
ﺩﺳﺘﯽ پر ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ، ﭼﺸﻤﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﯿﺪ !
.
.
از بار گنه شد تن مسکینم پست
یا رب چه شود اگر مرا گیری دست ؟
گر در عملم آنچه تو را شاید نیست
اندر کرمت آنچه مرا باید هست
.
.
گفتم خدایا همنشینم باش …
گفت من مونس کسانی هستم که مرا یاد کنند !
گفتم چه آسان به دست می آیی ؟؟!!
گفت پس آسان از دستم نده !
پرده خوش امد گویی
نظرات شما عزیزان: